زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

قلعه دختر

قلعه‌دختر \ qalºe-doxtar \ ، قلعه‌ای واقع در شرق شهرستانک و غرب روستای آهار. 
این قلعه که در متون مختلف به نامهای قلعۀ دزدبند و قلعۀ شهرستانک آمده است، در حدود 000‘ 3 متری شرق شهرستانک و 000‘8 متری غرب روستای آهار و بر فراز کوهی با ارتفاع 229‘ 3 متر از سطح دریا، در °51 و ´23 طول شرقی، و °35 و ´55 عرض شمالی واقع شده است. 
در اواسط خط‌الرأس کوههایی که از گردنۀ دیزین آغاز می‌شود و با امتداد به سوی جنوب، مرز شهرستان شمیران و استان البرز را تشکیل می‌دهد، کوه بلندی وجود دارد که بر فراز آن در صدها سال پیش، بنای تاریخی‌ای به نام قلعه‌دختر ساخته شده است. آنچه امروزه به‌عنوان بقایای معمولی قلعه‌دختر شهرستانک باقی مانده است، بنای ویرانه‌ای است که به‌سبب تخریب بیش از حد و فروریختن آوار قسمتهای تخریب‌شده در پیرامون آن، امکان تعیین مقیاس دقیق ابعاد آن ممکن نیست؛ اما به صورت تقریبی می‌توان ابعاد آن را 5 / 10× 11 متر، و ارتفاع آن را از کف فعلی حدود 5 / 4 متر عنوان کرد. قطر دیوارها حدود 2 متر، و بنا شامل 3 اتاق مستطیل‌شکل است که یکی از آنها در شمال، و درِ ورودی بنا در آن تعبیه شده است. اتاق شمالی در جهت شرقی ـ غربی، و دو اتاق دیگر که درِ ورودی هر دو آنها به اتاق اول باز می‌شود، در جهت شمالی ـ جنوبی احداث شده‌اند. دیوار سمت جنوب بنا کاملاً تخریب شده، و تنها پی آن باقی مانده است. سقف هر 3 اتاق فروریخته است و تنها سقف یکی از درگاههای ورودی که دارای قوس جناغی کُند است، باقی مانده است و کیفیت نوع پوشش سقف بنا را نشان می‌دهد. 
مصالح احداث بنا سنگ لاشه و ملاط گچ سنتی است و کلیۀ سطوح داخلی بنا با ملاط گچ اندود شده است. شواهدی در بدنۀ خارجی بنا وجود دارد که نشان می‌دهد این بنا در دوران آبادانی خود در این قسمت نیز دارای اندود گچی بوده است. 
بنای قلعه‌دختر شهرستانک به‌رغم طراحی متوازن، نوع مصالح و کیفیت ساخت خوبی که داشت و می‌توانست صدها سال در مقابل عوارض طبیعی مانند باد، باران، سرما، گرما و شاید زلزله‌های پرشمار مقاومت نماید، به‌سبب حفاریهای قاچاق و کندوکاوهای غیراصولی توسط سوداگران گنجهای خیالی، به‌شدت آسیب دیده است و جای سالمی در کف و بدنه‌های آن نمی‌توان یافت. فضای داخلی و پیرامونی بنا انباشته از قطعات سنگ و گچی است که بر اثر این حفاریها و تخریب بنا به صورت آوار بر روی هم تلنبار شده است. 
در مورد نوع کاربری این بنا نظرهای مختلفی ارائه شده است. برخی آن را آتشکده، برخی قلعۀ نظامی و برخی نیز قلعۀ استقراری دانسته‌اند. هر کدام از انواع قلعه‌های یادشده دارای تعریفی هستند که با ویژگیهای این بنا سازگاری ندارد. گروهی از محققان باستان‌شناسی معتقدند که این بنا می‌تواند از قلعه‌های دیده‌بانی ـ راهداری یا نیایشگاهی باشد. کوهی که این بنا بر فراز آن واقع شده است، نسبت به کوههای اطراف دارای ارتفاع بلندتری بوده، و از هر طرف میدان دیدی وسیع داشته به گونه‌ای که با قلعۀ ساکا در شمال افجه، قله‌های کلون‌بستک در شمال، قلۀ توچال در جنوب و کوههای بلند شمال کرج در ارتباط بوده، و پیامهایی را با علائم و نشانه‌هایی نظیر دود و آتش از یک‌سو دریافت، و به سوی دیگر منتقل می‌کرده است. این کاربرد در زمان بروز فتنه‌ها و حملات سراسری و گسترده، مانند حملۀ مغولان، اهمیتی ویژه داشته است. 
این قلعه شاید مکانی نیایشگاهی برای افرادی بوده که از هیاهوی دنیا و جنگها و قتل عامها خسته شده، و به دنبال یافتن مکانی امن برای عبادت بودند. کاربری این قلعه ممکن است هم‌زمان با رواج تفکری باشد که در سده‌های 7 و 8 ق، فرقۀ اشکفتیه را به وجود آورد و به همین سبب گروهی به کوهها و غارها پناه می‌بردند. 
با توجه به مجموعۀ شواهد و مدارک موجود در محل قلعه‌دختر، ازجمله سبک معماری بنا، نمونه سفالهای یافته شده در داخل و اطراف آن که عمدتاً جنبۀ کاربری روزانه داشته، و از ظروف تشریفاتی و تزیینی نبوده‌اند، می‌توان دیرینگی قلعه را مربوط به سده‌های 8 و 9 ق تعیین کرد. این اثر تاریخی در 17 / 12 / 1381 ش با شمارۀ 005‘8 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و مشمول قوانین حفاظتی گردید.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.